خلاصه ی "داستان دو شهر" اثر چارلز دیکنز :


"لوسی" دختر جوانی است که در زمان کودکی ، پدرش در دسته ی زندانیان سیاسی به زندان می افتد و دوست صمیمی پدرش آقای "لاری" که در بانک مرکزی فرانسه کار می کند سرپرستی او را به عهده می گیرد و او را تا بعد از انقلاب کبیر فرانسه که پدر لوسی از زندان آزاد می شود پیش خود نگه می دارد. پس از آن لوسی به جستجوی پدرش می پردازد و او را در اتاق نمناک زیر شیروانی پانسیون کوچکی پیدا می کند و پس از آن با پدرش به انگلستان سفر می کنند که در آنجا به زندانی سیاسی دیگری به نام "چارلز دارنی" برخورد می کنند. (این فرد شخصیتی بی گناه و مثبت است) که در دادگاه سیاسی انگلستان به جرم خیانت به کشور انگلستان دستگیر شده است. چارلز وکیل مدافع با تجربه ای دارد به نام "سیدنی کارتن". لوسی و پدرش با همکاری سیدنی کارتن چارلز را از مرگ حتمی نجات می دهند و او را از زندان آزاد می کنند. (سیدنی کارتن و چارلز شباهت زیادی از نظر چهره به هم دارند) در این جریان سیدنی کارتن و چارلز هر دو به لوسی که حالا دختر زیبایی شده است علاقه مند می شوند. اما چارلز سریعتر از سیدنی دست به کار می شود و با لوسی ازدواج می کند و صاحب دختری نیز می شوند. 

از سوی دیگر چارلز عموی بسیار ثروتمندی دارد که قبل از وقوع انقلاب کبیر فرانسه ظلم زیادی به مردم کرده است و اموال آنان را غارت کرده است. خود چارلز نیز خدمتکار با وفایی دارد که به علت فرار چارلز به انگلستان به زندان افتاده است. از سوی دیگر چارلز بسیار علاقه مند است که اموال مردم را که توسط عمویش به یغما برده شده است به آنان برگرداند و همین دو مسئله موجب می شود که چارلز مخفیانه و بدون اطلاع لوسی و پدرش به فرانسه بازگردد. در جریان ورود به فرانسه چارلز شناخته می شود و به زندان می افتد. لوسی و پدرش و سیدنی کارتن برای نجات او به فرانسه باز می گردند. در جریان دادگاه چارلز با شناخته شدن نسبت فامیلی چارلز با پدر لوسی (که در بین مردم محبوبیت بسیاری داشته است) چارلز آزاد می شود. اما مدت کوتاهی بعد از آزادی چارلز یکی از افرادی که عموی چارلز اموال او را غارت کرده است دوباره او را به زندان می اندازد و این بار با فاش شدن نسبت چارلز با عمویش حکم اعدام او صادر می شود. 

شب قبل از اعدام سیدنی کارتن به علت علاقه ی زیادی که به لوسی دارد به زندان می رود و چارلز را با اتر بیهوش می کند و لباس هایش را با او عوض می کند و او را به جای خود به بیرون از زندان می فرستد.(قبلا گفتم که چارلز و سیدنی شباهت زیادی به هم داشتند) لوسی به همراه چارلز ، پدرش و دخترش شبانه از فرانسه خارج می شوند و فردای آن روز سیدنی کارتن به جای چارلز با گیوتین اعدام می شود. 





                                                                                                                            Image result for ‫نوروز‬‎

تاریخچه چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز برگزار می شود مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی را برگزار می کنند.


ایرانیان آخرین سه شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می روند. چهارشنبه سوری، یک جشن بهاری است که پیش از رسیدن نوروز برگزار می شود مردم در این روز برای دفع شر و بلا و برآورده شدن آرزوهایشان مراسمی را برگزار می کنند که ریشه اش به قرن ها پیش باز می گردد که مراسم ویژه آن در شب چهارشنبه صورت می گیرد برای مراسم در گوشه و کنار کوی و برزن نیز بچه ها آتش های بزرگ می افروزند و از روی آن می پرند و ترانه (سرخی تو از من ، زردی من از تو ) می خوانند. ظاهرا مراسم چهارشنبه سوری برگرفته از آئینهای کهن ایرانیان است که همچنان در میان آنها و با اشکال دیگر در میان باقی بازماندگان اقوام آریائی رواج دارد و "سور” در زبان و ادبیات فارسی و برخی گویش های ایرانی به معنای "جشن”،”مهمانی"و "سرخ” آمده است.
جشن سور از زمان های بسیار دور در ایران مرسوم بوده است. قبل از ورود اسلام به ایران هر سال ۱۲ ماه، و هر ماه ۳۰ روز بوده که هر کدام از این ۳۰ روز اسمی مشخص داشته است که بعد از ورود اسلام به ایران تقسیمات هفته نیز به آن اضافه شد. در ایران باستان در پایان هر ماه جشن و پایکوبی با نام سور مرسوم بوده است.
مختار برای کشتن یزید که در شهر کوفه که اکثر آنان ایرانی بوده اند از این فرصت استفاده کرده و در زمان همین جشن که مصادف با چهارشنبه بود یزید را قصاص نمود. بعد از گذشت چند سال بعد از ورود اسلام به ایران به آرامی جشن سور در ایران کم رنگ و به آخرین چهارشنبه سال محدود شد. جشن سور از مراسم اصیل ایرانی است و منشا خارجی ندارد. آتش از عناصر چهارگانه است و تنها عنصری است که آلوده نمی شود به همین منظور از گذشته های بسیار کهن تاکنون این آداب مرسوم بوده است.
آخرین سه شنبه ی آخر سال را شب چهار شنبه سوری می گویند. شبی است که امروزه فقط بوته افروزی آن مانده است. این کار را عصر سه شنبه ی آخر سال که آخرش چهارشنبه است انجام می دهند. بدین ترتیب که کوپه های هیزم را روی هم می گذارند خورشید که غروب کرد هیزم را در حیاط خانه یا در کوچه یا در میدان باز آتش می زنند .

 
 ظهور آتش بازی
آتش بازی در شب چهارشنبه سوری در زمان ناصرالدین شاه و به وسیله ی فرانسوی ها در ایران رواج پیدا کرد. در ابتدا فقط برای سرگرمی شاه این نمایش انجام می شد پس از آن مردم هم در این سرگرمی سهیم شدند و دستور نمایش آن در میدان توپ خانه صادر شد و مردم در آن جا به تماشای آتش بازی می ایستادند و کم کم به شکلی که امروزه اجرا می شود در آمد .
بوته افروزی
در ایران رسم است که پیش از پریدن آفتاب، هر خانواده بوته های خار و گزنی را که از پیش فراهم کرده اند روی بام یا زمین حیاط خانه و یا در گذرگاه در سه یا پنج یا هفت "گله” کپه می کنند. با غروب آفتاب و نیم تاریک شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع می شوند و بوته ها را آتش می زنند. در این هنگام از بزرگ تا کوچک هر کدام سه بار از روی بوته های افروخته می پرند، تا مگر ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایند و سلامت و سرخی و شادی را به هستی خود ببخشند. مردم در حال پریدن از روی آتش ترانه هایی می خوانند :
خاکستر چهارشنبه سوری، نحس است، زیرا مردم هنگام پریدن از روی آن، زردی و ییماری خود را، از راه جادوی سرایتی، به آتش می دهند و در عوض سرخی و شادابی آتش را به خود منتقل می کنند.
سرود "زردی من از تو ، سرخی تو از من "
در هر خانه زنی خاکستر را در خاک انداز جمع می کند، و آن را از خانه بیرون می برد و در سر چهار راه، یا در آب روان می ریزد. در بازگشت به خانه، در خانه را می کوبد و به ساکنان خانه می گوید که از عروسی می آید و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است در این هنگام اهالی خانه در را به رویش می گشایند. او بدین گونه همراه خود تندرستی و شادی را برای یک سال به درون خانه خود می برد. ایرانیان عقیده دارند که با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضای خانه را از موجودات زیانکار می پالایند و دیو پلیدی و ناپاکی را از محیط زیست دور و پاک می سازند. برای این که آتش آلوده نشود خاکستر آن را در سر چهارراه یا در آب روان می ریزند تا باد یا آب آن را با خود ببرد گرد آوردن بوته، آتش زدن و پریدن از روی آن و گفتن عبارت "زردی من از تو، سرخی تو از من” شاید مهمترین اصل شب چهارشنبه سوری است. هر چند که در سالهای اخیر متاسفانه این رسم شیرین جایش را به ترقه بازی و استفاده از مواد محترقه و منفجره خطرناک داده است. مراسم دیگری مانند کوزه شکنی، فال گوش نشینی، آش نذری پختن، آب پاشی، بخت گشائی دختران، دفع چشم زخمها، کندر و خوشبو، قاشق زنی، فال گرفتن هم در این شب جزو مراسمات جالب و جذاب می باشد .

تحریف آیین چهارشنبه سوری

یافته های پژوهشی نشان می دهد که تمامی آیین ها و یادمان هایی که مردم ایران در هنگامه های گوناگون بر پا می داشتند و بخشی از آنها همچنان در فرهنگ این سرزمین پایدار شده است، با منش ، اخلاق و خرد نیاکان ما در آمیخته بود و در همه آنها، اعتقاد به پروردگار، امید به زندگی، نبرد با اهریمنان و بدسگالان و مرگ پرستان، در قالب نمادها، نمایش ها و آیین های گوناگون نمایشی گنجانده شده بود. رفتار خشونت آمیز و مغایر با عرف و منش جامعه نظیر آنچه که امروزه تحت نام چهارشنبه سوری شاهد آن هستیم، در هیچ کدام از این آیین ها دیده نمی شود. بهتر است بگوییم، کسانی که با منفجر کردن ترقه و پراکندن آتش سلامتی مردم را هدف می گیرند، با تن دادن به رفتاری آمیخته به هرج و مرج روحی ، آیین چهارشنبه سوری را تحریف کرده اند. پس امیدوارم دوستان عزیز با خواندن این مطالب، زیبایی این رسم کهن ایرانی را با انجام کارهای خطرناک و استفاده از وسایل خطرناک آتشبازی خراب نکنند .

آموزش ایجاد سبزه روی کوزه

سبزه کوزه ای

سبزه ‏های کوزه ‏ای

تهیه کوزه سبز نیز بسیار جالب است.

با استفاده از یک کوزه سفالی

و مقداری بذر تره ‏تیزک (شاهی) می‏ توانیم سبزه کوزه‏ای درست کنیم.

ابتدا کوزه را از آب پر می‏ کنیم و برای مدت یک شبانه ‏روز آن را همان‏طور پر از آب نگه می‏ داریم

تا جدار کوزه کاملاً خیس شود. سپس یک جوراب نایلونی روی کوزه می‏ کشیم.

بذر شاهی را که قبلاً برای مدت بیست و چهار ساعت در آب خیس کرده ‏ایم

به آرامی با دست روی نایلون می‏ کشیم طوری که بذرها که حالا دیگر بعد از خیس شدن

کاملاً ژله‏ ای شده‏ اند به طور یکنواخت همه جا پخش شوند.

بذر شاهی به آسانی به سطح جوراب نایلونی می‏ چسبد.

کوزه را همواره پر از آب نگه می‏ داریم.

چون هر روز مقداری از آب کوزه تبخیر می‏ شود

باید به طور مرتب در آن آب بریزیم.

 

آب از داخل کوزه به جداره آن راه یافته و به بیرون تراوش نموده جوراب را مرطوب می‏ کند

به این ترتیب بذر شاهی جوانه زده و ریشه‏ ها به سطح بیرونی کوزه می‏ چسبند.

کوزه را در محل پر نور قرار دهید و گاه گداری آن را بچرخانید

تا نور به همه جای آن برسد.

بعد از چند روز کوزه سبز شده و از تماشای آن لذت خواهید برد.